حقایق تلخ و نگران کننده از زندگی مهاجران در هُلند
پژوهشی کوتاه از دُکتر خلیل وداد پژوهشی کوتاه از دُکتر خلیل وداد

 

 

هلند از دیر باز کشوری کثیر المله بشمار میرود، یکی از علل آن اینست که این کشور دارای مستعمرات بوده و با کشورها و فرهنگهای بیشماری سرو کار داشته است. چنانچه اندونیزی تا سال 1949 و سورینام در حوزه کارابین تا سال 1975 مستعمره این کشور بودند.

ازسالهای 50 میلادی نخست موجی از گروههای اندونیزی و ملوک تبار، از سالهای 60 میلادی "کارگران مهمان" شامل ترکها و مراکشیها به هالند آمدند. همزمان در سالهای 70 یکعده ایرانیها به هلند جهت تحصیل و یا منحیث پناهجوی آمده در این کشور ماندگار شدند. از سالهای 80 (پس از آغاز جنگ افغانستان و لشکر کشی ارتش شوروی) گروههایی از پناهجویان افغان و همچنان عراقی (شامل کردها) به هلند مهاجرت نمودند. و اینها تنها نبودند در همین سالها صدها نفر از کشورهای گوناگون از افریقاییان و اروپاییان شرقی و غربی تا آسیاییان چون چینیها و ویتنامیها به این کشورآمدند و این پروسه کمکاکان ادامه دارد.

دوام جنگ افغانستان (سقوط دولت دکتر نجیب الله، زوال حکومت مجاهدین تحت رهبری استاد ربانی و حاکمیت قرون اوسطایی طالبان) باعث گسترش و دوام موج پناهجویی هزاران تن افغان به کشورهای اروپایی و بویژه هلند در سالهای 90 سده پیشین و آغاز قرن 21 شد.

 تعداد کل باشندگان هلند در یکم جنوری ( ژانویه) سال 2010، بالغ به 16 ملیون و ششصد هزار نفر بود. از این جمله یک پنجم آن خارجیهای باصطلاح غیر غربی[1] بوده، نیم آن در هلند بدنیا آمده و بناً شامل نسل دوم مهاجران ( کارگران مهمان) میباشند. سهم  خارجیان غیر غربی[2] در نفوس این کشور در ده سال گذشته از 9 درصد به 11 درصد ارتقأ نموده است. در حالیکه تعداد خارجیان باصطلاح غربی به همان اندازهء پیشین 9 در صد باقی مانده. ترکها بزرگترین گروه خارجی (خاوری) در هلند بوده و پس از آنها اندونیزیایی ها و آلمانی ها جاهای دوم و سوم را دارند.

پدیدهء جدید در اروپای غربی و منجمله هلند تعداد فزایندهء مهاجران (کارگران) اروپایی شرقی شامل پولندیها (لهستانیها)، بلغارها و رومانیایی ها در این ممالک است. لهستانیها بزرگترین گروه مهاجر- کارگر در اروپای غربی اند. تعداد کنونی پولندیها در هلند 77 هزار بوده و بزرگترین گروه اروپای شرقی ساکن این کشور میباشند.

دو سومِ 1 ملیون و 900 هزار خارجیان غیر غربی وابسته به گروهای باصطلاح کلاسیک "کارگران مهمان" اند که از سالهای شصت جهت کار به اروپا  و منجمله هلند آمده اند. بزرگترین گروه در این میان ترکها اند که تعداد شان384 هزار نفر بوده و بتعقیب آن مراکشیها (مغربیها) با 349 هزار نفر جای دوم را داشته و سپس سورینامیها با 342 هزار سومین گروه مهاجر غیر غربی در هلند را تشکیل میدهند. همچنان 138 هزار مهاجر از جزایر آنتیل و اروبا (جزایرهلندی در کارابین) نیز در هلند زندگی دارند.  تقریباً نیم ترکها و بیش از نیم مراکشیها مربوط به "نسل دوم " اند. از آنجایی که اینها در هلند زاده شده اند، حد اوسط سن شان در ترکها 29 سال و در میان مراکشیها 27 سال میباد. سورینامیها و انتیلیان ها جوانتر از اینها اند، چون 4 نفر از (ده نفر)  در هلند تولد شده اند.[3]

   

تعداد هلندیهای بومی[4] در هلند 13 ملیون و 215 هزار نفر بوده و تعداد خارجیهای غربی به 1 ملیون و 501 هزار نفر میرسد که از جمله 77 هزار پولندی، 14 هزار رومانیایی و 15 هزار بلغاری و بقیه 1 ملیون و 395 هزار از کشورهای دیگر غربی (منجمله از یوگوسلاوی پیشین) اند.

 ویژگی شاخص مهاجران اروپای شرقی انجام کارهای شاقه و سنگین در برابر مزد پایینتر از اروپاییان توسط آنان میباشد. همچنان آنان در نوشیدن افراطی الکل در اینکشور شهره اند.

تعداد کل خارجیهای غیر غربی (شامل مسلمانها)  در اینکشور بیش از 1 ملیون و809 هزار است، که از جمله 907 هزار آن مسلمان اند.  ترکیب 907 هزار مسلمان هلند چنین است:

- ترکها 378 هزار نفر،

- مراکشیها 342 هزار نفر

- سورینامیها 339 هزار نفر

- افغانها 38 هزار نفر

- عراقیها 49 هزار نفر

- ایرانیها 31 هزار نفر

- سومالیایها 22 هزار نفر

پاکستانیها 19 هزارنفر

- بقیهء مهاجران غیر غربی، 539 هزار[5]

 

 

معضلات مهاجران و پناهجویان در هُلند

 

مشکل بزرگ بخشی از مهاجران (منجمله کسانیکه پاسپورت هلندی دارند) در این کشور بیکاری و وابسته گی به حقوق و رایانه های دولت است. بخشی از مهاجرانی که کار و مشغولیت هم دارند، اکثراً کارهای پایینتر از تحصیل و گذشتهء کاری خویش را انجام میدهند. به ارقام زیر که نشاندهندهء دریافت حقوق ویژه (سوسیال)[6]، از شهرداریها ست نگاه کنید:

- ترکها 8%

- مراکشیها 12%

- سورینامیها 7%

- انتیلیانها 9%

- عراقیها 30%

- ایرانیها 18%

- افغانها 23%

- صومالیاییها 36% [7]

درحالیکه این رقم در میان هلندیهای بومی 9 درصد است.

 

چنانچه دیده میشود، صومالیاییها (بویژه تک والدین، یکه خانمها و حتی یکه مردان) صومالیایی که بدون همسر و یا با فرزندان شان تنها زندگی میکنند) بزرگترین گروه وابسته به حقوق شهر داریها را تشکیل میدهند.

 

صومالیاییها همچنان بزرگترین گروه کوچندهء مهاجران/ پناهندگان (بویژه به انگستان) میباشند. بنابر این تعداد کل آنها در زمانهای گوناگون در هلند متفاوت است.

         

چهار گروه بزرگ پناهندگان در اروپا یک وجه مشترک دارند و آن اینست که یک چهارم آنها عموماً مربوط به نخبگان فرهنگی و روشنفکران کشورشان بوده اند که مجبور به ترک میهن شان شده اند. این واقعیت (تحصیلات عالی و تجربهء کاری) در تحصیل و کاریابی دوبارهء این مهاجران نیز مؤثر میباشد. چنانچه 4/3 گروههای پناهجوی (شامل ایرانیها، افغانها و عراقیها) در مقایسه با 4 گروه کلاسیک مهاجران (شامل ترکها، مراکشیها، سورینامیها و انتیلیانها) دارای مدارک تحصیلی عالی میباشند. چنانچه درجهء آموزش ایرانیهای 15 تا 65 ساله حتی از هلندیهای بومی نیز بالاتر است. در اینحال افغانها و عراقیها با تحصیلات بلند شان (26%- تا 28%)[8] با هلندیهای بومی همطرازی میکنند.

 

صومالیاییها در مقایسه با سه گروه بزرگ پناهنده نامبرده  و همچنان در مقایسه با گروههای کلاسیک مهاجر در همه بخشها پس مانده اند. بیش از 58% صومالیاییها هیچگاهی به مدرسه نرفته و فقط 5 % آموزش شان را بپایان رسانده اند.

 

ویژگی دیگر مشترک همه مهاجران اینست که مردان عموماً تحصیلات بالاتر از زنان دارند. یک بخش مهاجران افغانی، عراقی، ایرانی و صومالیایی هیچگاه آموزش ندیده است. این رقم در میان ایرانیها 2% (کمترین) ودر میان صومالییاییها %28  بالاترین رقم میباشد که از آنجمله بیشترین آنها زنان صومالیایی اند.

 

بخش بزرگ جوانان همه گروههای خارجی (به استثنای ایرانیها) میان سنین 20- 34 نمیتوانند مدرسه را بموقع بپایان برسانند، بناً بدون مدرک تحصیلی آموزشگاه را ترک گفته و با مشکل کاریابی و ادامهء آموزش مواجه میشوند. مگر در سالهای اخیر سطح آموزش عالی همه گروهها (شامل افغانها، عراقیها، ایرانیها و صومالیاییها) ارتقأ نموده است. البته این ارتقأ بیشتر در مورد کسانی صدق میکند که تحصیلات قبلی عالی داشته  و یا مدرسه را در هلند بپایان رسانده اند.

 

البته این ارتقأ در هر 4 گروه متفاوت است.چنانچه افغانها هنوزهم مشکل پایان تحصیل دوره متوسط دارند (40%) در حالیکه این رقم در میان هلندیهای بومی 18% است. اما سطح سهمگیری فعال افغانها در آموزش متوسط حرفه یی و تحصیلات عالی دگرگون شده و سال بسال ارتقأ مینماید. آنها بتدریج به سطح ایرانیهای- هلندی مشغول تحصیلات عالی نزدیک میشوند.

 

  عراقیهای هلندی در مقایسه با دو گروه نامبرده مقام میانه را دارند و در سالهای پسین ارتقای محسوسی در میان شان در امر آموزش تحصیلات عالی دیده میشود، مگر هنوز در پایان رساندن آموزش و بدست آوردن مدرک تحصیلی از دو گروه ایرانی و افغانی پس میمانند.

 

در میان جوانان صومالیایی 40% افراد توانمند بکار بیکار اند، 1 سوم عراقیها و 30% افغانهای جوان بیکار اند. از میان جوانان ایرانی در هلند 27% بیکار اند. این ارقام تشویش برانگیز اند، چون بتناسب جوانان هلندی بومی درصدی خیلی بالایی را میسازند. گرچه بیکاری در میان کسانی که مدتی کوتاه در هلند زندگی میکنند عموماً بیشتر است، مگر از جمله صومالیایها و افغانهایی که بیشتر از 15 سال در هلند زندگی میکنند، هنوزهم 28% بیکار اند. این رقم در میان ایرانیها 18% و در میان عراقیها 16 % است.

 

فقر و قرض (بدهکاری) در میان مهاجران خارجی غیر غربی

 

فقر یا ناداری پدیده یی اجتماعیست که در درازنای تاریخ در همه جوامع و ادوار بوده و در آینده هم خواهد بود. فقر در هر جامعه و کشور مطابق معیارهای معیشتی- آسایشی و رفاهی همان کشور و یا هم در مقایسه با ممالک دیگر ارزیابی و مشخص میشود. شاید پرسش بمیان آید، فقر در هلند؟ کشوری که در سطح بالای رفاه و آسایش اجتماعی قرار دارد.

 

بله، فقر در هلند در میان خارجیها و حتی داخلیها وجود دارد. مگر اندازه آن در میان خارجیها و مهاجران غیر غربی بمراتب بیشتر از داخلیها و مهاجران غربی است. اتحادیه اروپا فقر را چنین تفسیر مینماید: کسی که 60% درآمد متوسط ملی ناخالص یک کشور را دارد فقیر است. و مطابق این معیار افراد زیادی (که عاید خانوادگی حد اقل ماهانه حدود 800 یورو دارند)  بویژه خارجیان غیر غربی فقیر میباشند و باصطلاح در خط فقر زندگی میکنند.. این گروهها طور متوسط  جمعاً 28 % شانس فقیر شدن را دارند. این امکان فقیر محسوب شدن در گروههای آتی چنین است: مراکشی ها32%، ترکها 26% و سورینامیها 23%.[9]  فقر و قرض در میان صومالیاییها بیشترین همه بوده و از 40 تا 50 % و حتی بالاتر از آن میباشد. [10]

 

مطابق ارقام دفتر مرکزی احصائیه هلند از سال 2008، 9 درصد خانواده ها و یا بعبارهء دیگر 623 هزار خانواده شامل فامیلهای دارای حدِ اقلِ درآمد میباشند.[11]

 

برعلاوه وابستگی به کریدتهای فریبنده بانکی وعواید کم و مخارج بیشتر نیز در امر فقر و بدهکاری مؤثرمیباشند. یکی از ویژه گیهای مهاجران و منجمله پناهندگان شامل ایرانیها، افغانها، عراقیها و صومالیاییها اینست که آنها کم یا بیش منظماً مبالغی را به کشور زادگاهشان و به خانواده هایشان در خارج گسیل میدارند. این واقعیت نیز در کمبود عواید ماهانه مهاجران بویژه کسانی که وابسته به حقوق باصطلاح سوسیال شهرداریها اند، تأثیر جدی دارد.

 

افغانها در امر حواله های نقدی به خانواده شان و بویژه گسیل کمکهای خیریه جنسی و مادی به کشور شان از دیگران فعالتر اند، چنانچه 3/1 افغانها پول و جنس به کشورشان میفرستند.[12]

 

بیکاری و قرض دو عامل اصلی فقر اند ولی کم نیستند افرادی که هم کار دارند و هم عاید منظم، مگر هنوزهم در حدود خط فقر زندگی دارند، چون مخارج شان و بویژه قرض آنها بیشتر از درآمد شان است. همچنان افرادی که شرکت و کاسبی شان (مانند مغازه وغیره) ورشکست میشود، نیز مقروض و بدهکار بوده و بعضاً فقیر و نادار میشوند. بناً در هلند فقر و منجمله فقر نسبی وجود دارد.

 

خارجیان و بویژه مسلمانان عادت کرده اند که با فقر قناعت نموده، آنرا بپذیرند و اکثراً حرکتی از خود نشان ندهند. متأسفانه که فقر و ناداری از سوی خارجیها در هلند شناخته نمیشود. اگر یک ترک و یا مراکشی را در اینکشور بپرسی آیا فقیر هستی و مشکلات مادی داری، میگوید لاحول والله، فقر؟  چه میگویی فقر در اروپا و هلند؟ فقر در فلسطین است، فقر در افریقاست، فقر در افغانستان و بنگلادیش است، اینجا و فقر!

 

اگر با این افراد بیشتر آشنا گردی درمیابی که عموماً آنها به حج (بعضاً چندین بار) رفته اند، مؤمن و معتقد به امور اسلامی و مذهبی بوده ( باصطلاح نماز شان قضا نمیشود) و بزعم خودشان از زندگی خوبی برخوردار اند. مگر آنها نمیدانند که مطابق معیارها و قوانین اجتماعی هلند در مرز خط فقر زندگی دارند. برای مهاجران و بویژه مسلمانان هالند یاد آوری فقر تابو، شرم آور و ممنوع است. بعضاً آنها میگویند، سرنوشت و قدر چنین است و یا برعکس ادعا میکنند، هرکسی بد میکند بد میبیند، و قرض و اعتیاد گناه هر فرد بطور جداگانه بوده جماعت اسلامی و همتبارانِ فردِ مشکلدار مسئولیتی در این مورد ندارند.

 

یک مشخصه دیگر مهاجران خارجی اینست که بخشی از آنان کار غیر رسمی باصطلاح سیاه میکنند تا درآمد نقدی بیشتر بدست آورند. در حالیکه نمیدانند، این کار خلاف قانون بوده، در عمل آنها مورد بهره کشی کارفرما قرار گرفته و از امتیازات قانونی مانند حقوق بازنشستگی و غیره محروم میگردند.

 

و این درحالیست که هلندیها به معضلات اجتماعی شان بطور جدی دیده، از همه امکانات از همکاری کلیساها تا دفاتر شهر داری و سازمانهای اجتماعی برای رفع قرض و فقر شان مبارزه میکنند. آنها برعکس مهاجران غیر غربی به فقر و بدهکاری به مثابه یک پدیده اجتماعی که میتواند شامل حال هرکسی شود، دیده و به سرعت در جستجوی حل آن میشوند.البته نقش کلیساها در حل این معضل اجتماعی در پهلوی مؤسسات دولتی خیلی برجسته است. چنانچه کلیساها در هلند دهها هزار نفر داوطلب دارند، که سازمانهای کلیسایی و متقاضیان کمک را در امور خیریه کمک میکنند. ویژگی این رضاکاران کلیساها اینست که بخشی از آنها قبلاً مقروض بوده و توانسته اند خودرا از فقر و بدهکاری نجات دهند.

 

جالب است که بعضی مسلمانان و مهاجران غیر غربی در هلند که مقروض بوده، مشکلات مالی داشته و فقیر اند، از کمک مادی کلیساها  (از مواد خوراک بانکهای باصطلاح غذایی) بطور غیر مستقیم و نا مرئی استفاده مینمایند، مگر حاضر نیستند در این مورد با انجمن مربوطه و یا مسجد خویش صحبت نمایند، چون برعلاوه احساس شرم سازمانهای اجتماعی خارجیان و مساجد آنها در حل مشکل مقروضان و معتادان ناتوان بوده و اکثراً از طرح موضوع و حل آن طفره میروند. ارقام زیر دیده شود:

 

گروهها و افرادی که از کمککهای مادی و مالی کلیساها و سازمانهای غیر عیسیوی کمک میگیرند:

 

1- تک والدین با فرزندان شان                                                                    6،51%

2- افراد بیکار                                                                                      0،48%

3- سالمندان                                                                                         6،35%

4- پناهجویان                                                                                       8،34%

5- بیماران روانی                                                                                  8،31%

6- افراد دارای بیماری مزمن و معلولان                                                        8،25%

7- خانواده هایی که فقط یک نفر حقوق بگیر دارند                                            6،17%

8- کسانی که بدلیل بیماری کار قبلی شان را نمیتوانند انجام دهند                             9،10%

9- کسانی که کار هفته وار نا مکمل دارند                                                       8،7%

10- جوانان                                                                                         0،7% [13]

 

معضلات اجتماعی و صحی مهاجران در هلند

 

مهاجران و یا خارجیهای غیر غربی در هلند مشکلات بیشماری دارند ولی معضلاتی چون بیکاری، فقر، ندانستن زبان هلندی، مشکلات مالی، قرض (بدهکاری)، بیماریهای صحی، منجمله امراض عصبی و روانی و انزوای اجتماعی در میان افغانها، صومالیاییها و عراقیهای مسن (حدود 40 ساله) پدیدهء عام است.

در این میان معضلات صومالیاییها از همه بیشتر و جدیتر است، چنانچه:

- بیش از 70% از صومالیاییهای حدود 40 ساله بیکار بوده و وابسته به حقوق شهرداری میباشند.

- ترک پیش از وقت مدرسه در میان جوانان صومالیایی بالاتر از همه گروههای پناهنده  در هلند بوده و به 31% میرسد[14].

- زندگی بدون مدارک قانونی: تعداد زیادی از پناهجویان خارجی بویژه که پاسخ منفی به تقاضای پناهندگی شان دریافت میکنند، در هلند میمانند و به زندگی باصطلاح غیر قانونی ادامه میدهند، که تعداد دقیق آنها معلوم نبوده و به هزاران نفر میرسند. تعداد اینچنین افراد نیز در میان صومالیاییها از همه خارجیان بیشتر است. حداقل از هر 20 نفر غیر قانونی در هلند 1 نفر صومالیایی بوده و حد اکثر از 5 نفر بدون مدارک قانونی در هلند1 تن صومالیایی است.[15]

- ارتکاب جرایم و انجام جنایت نیز در میان مهاجران و پناهجویان بمشاهده میرسد که اندازه آن در هر گروه مهاجر متفاوت از دیگر است. چنانچه:

- از هر 1000 صومالیایی 61 نفر در سنین 12 ببالا مظنون به ارتکاب جرمهای کوچک و یا بزرگ چون دزدی، تقلب مالی  و یا برخوردهای فزیکی است. در میان مراکشیها 59 نفر از 1000 و در بین افغانهای بالاتر از 12 ساله 35 تن از 1000 نفر مظنون نقض قانون و ارتکاب جرم میباشند.[16]

 - بزرگترین خطر در میان جوانان خارجی بویژه صومالیاییها وهمچنان مراکشیها و بخش کمی از افغانها گرایش یکعده از جوانان و نوجوانان شان به اسلام افراطی و تعصب مذهبی است. در این امر عدم نفوذ والدین، معضلات مالی و یا هم روحیهء تبعیضی همقطاران هلندی شان، ترک پیش از وقت مدرسه و انزوای اجتماعی مؤثرمیباشد. این روحیه نیز در میان مغربیها (مراکشیها) و صومالیاییها که تمایل به وهابیت و سلفیسم دارند بیشتر از دیگران است. چنانچه از میان صومالیایی ها حد اقل سالانه 800 تن مضنون به بنیادگرایی اند.[17]

اجرای مناسک مذهبی اسلامی  در میان شیعه های مهاجر افغان منظمتر از سنیهای افغان است که توسط یکعده افغانهای ایران دیده و تحصیل کرده در قم به پیش برده میشود. این روحیه عمدتاً درعیدهای شیعییان و بخصوص در ماه محرم در میان شیعه های افغان مقیم هلند شدت میگیرد. همچنین یکعده ناچیز افراد متعصب و هواخواه طالبان در میان افغانها در هلند (بویژه جوانان پشتون) نیز وجود دارند. البته تماس و ارتباط افغانها با مراکشیها و بویژه با پاکستانیها در امر تکوین عقاید اسلامی مذهبی- منفی و افراطی سنی مذهب (عملاً وهابی) شان مؤثر است. پرواضح است که خصومتهای قومی، زبانی و مذهبی حاد در افغانستان در میان مهاجران افغان نیز مانند تضاد فارسی- پشتو، تقابل شیعه- سنی و اختلاف اسلامگرایان و چپیها (مارکسیستان گذشته) هر از گاهی در اجتماعات، جلسات، بویژه در کنسرتها و در برخوردهای جداگانه افغانان وعمدتاً در میان جوانان و نوجوانان افغان در هلند بروز میکند.

از سوی دیگر یکعده افغانها، ایرانیها و عراقیها بویژه هنگام پروسهء طولانی و شدید پناهجویی (یا حتی پیش از آن) و تحت تأثیر مبلغان مسیحی به عیسویت منجمله به جریان "َشاهدان یهوه"روی آورده ترسایی میشوند. البته این امر اکثراً بخاطر دریافت حق پناهندگی میباشد، اما هستند افغانان و ایرانیانی که طور جدی مسیحی میشوند. مسیحیان افغان در پهلوی ایرانیان سازمانها، مراکز و نشرات خویش را دارند و منظماً در پخش عیسویت تلاش مینمایند.

تقریباً همه گروههای پناهجوی و مهاجر هلند کم و بیش به مشکلات صحی و بویژه آشفتگی روانی مواجه اند. پروسه طولانی، سختگیرانه وشدید پناهجویی در هلند یکی از دلایل عمده بیماریها منجمله، امراض قلبی و روانی در میان پناهجویان میباشد. مگر در این میان نیز سهم صومالیاییها (45 %) از همه بالاتر است.[18]

- اعتیاد در میان خارجیها: مهاجرانی که بحیث کارگر مهمان (مانند ترکها و مراکشیها) درسالهای 60- 80 به هلند آمده اند، کارگر و روستایی عموماً مؤمن و بیسواد بوده کمتر معتاد بودند، مگر یکعده پناهجویان افغانی، ایرانی و عراقی برای تسکین دردهای روانی ناشی از طول و شدت پروسه پناهندگی، برای کاهش مؤقتی غم و انزوای شان به مخدرات و الکل پناه میبرند. بویژه گروههایی از افغانان زیر سن و مجرد که اکنون در اروپا و هلند کمیت قابل ملاحظه را تشکیل میدهند به مواد مخدر معتاد اند. عده یی از جوانان و نوجوانان افغانی نابالغ و مجرد در راه فرار از وطن و در اثر تماس با قاچاقچیان و همسالان خویش به مواد مخدر و الکل آشنا شده و بتدریج به آن آغشته و معتاد میگردند. بویژه که آزادی نسبی استفاده از مخدرات در هلند زمینه خوبی را برای اعتیاد بیشتر شان مساعد میسازد. اعتیاد به مخدرات گام نخستین در راه نقض قانون و ارتکاب جرایم توسط این پناهجویان است.

بیماریهای روانی و اعتیاد یکعده جوانان افغان نابالغ و مجرد در هلند که اکثراً بیسواد و بدون والدین و بزرگسالان خانواده شان زندگی میکنند زنگ خطر جدی برای جامعهء هلند و اجتماع پناهندگان افغان میباشد. این گروه شکار خوبی برای جنایتکاران و یا گروههای افراطی میباشد. سازمانها و اتحادیه های افغانان در هلند و خانواده های افغانی- هلندی میتوانند با گرفتن فرزندیهایی از میان آنان سهمی در پرورش این افغانهای تنها و نوجوان بگیرند. متأسفانه که من در تمام هلند تا بحال یک خانم ایرانی را دیده ام که شوهر افغانی داشته و چندین فرزندی افغان از میان این نوجوانان دارد و بس.

برعکسِ افغانها، ایرانیها و عراقیها، اعتیاد به الکل در میان صومالیایی ها به دلیل اعتقادات شدید اسلامی شان خیلی ناچیز است، مگر آنها به مصرف برگ قات معتاد اند.[19]

قات و یا میرا نوعی بته است که استفاده آن خاصیت سکر آور و نیرو افزا دارد. بوته های قات بعضاً به اندازه درختها بزرگ میشوند. کشت، قاچاق و فروش قات شبکه بزرگی از افراد و مؤسسات را در سطح جهانی در بر میگیرد. برگ قات برای رفع خستگی و تسهیل فشار کار در یمن و شمال افریقا استفاده گسترده دارد. البته مصرف درازمدت قات همانند همهء مخدرات دیگرعواقب مضر صحی- ژنیتیکی داشته باعث ازدیاد فشار خون، خستگی روانی و بیماریهای جسمی میشود. در افریقا و یمن اهل کار و کسانی که با فعالیتهای جسمی مشغول اند؛ قات را مصرف میکنند، مگر در هلند مردان، زنان و جوانان صومالیایی که بیکار اند، آنرا استعمال مینمایند. که در آغاز آنها پر انرژی و سر حال بوده ولی بتدریج علایمی از آشفتگی مزمن روانی (دیپریسیون)، بیخوابی مزمن و ناهنجاریهای زندگی شباروزی ظهور نموده فرد معتاد با گذشت زمان بیمارتر و بدبخت تر میشود.

یکی از دلایل استعمال بالای قات در میان صومالیاییان در هلند اینست که هلند و بریتانیا دو گانه کشور اروپایی اند که داشتن، تورید و فروش قات در آنها آزاد است.

در پهلوی اینها پدیده پلشت و ناپسند مروج در میان صومالیایی ها ختنه دختران است که به غلط آنرا در بعضی رسانه های اروپایی عنعنه اسلامی میپندارند. ختنهء دختران رسم قدیمی در میان بعضی مردمان شمال افریقا شامل اریتره، حبشه و بویژه صومالیاست.

بقول سازمان پاروس هلند که در امور مشکلات روانی به پناهندگان در هلند کمک مینماید، حدود 5000 دوشیزه صومالیایی در هلند به خطر ختنه مواجه اند. شورای نظارت از صحت هلند میپندارد که سالانه حد اقل 50 دختر از کشورهای مختلف در هلند ختنه میشوند.[20]

 

مشکلات ویژه و جدی پناهجویان ایرانی و افغانی در هلند

پروسه پناهجویی در هلند پس از تصویب قانون خارجیان 2000 و اجرای آن از سال 2002 سختگیرانه و طولانی تر شده است. با وجود اینکه دولت هلند ایران و افغانستان را از جمله کشورهای، ضد دموکراسی خطر ناک و نا امن برای روشنفکران و زنان میپنارند، در عمل همه متقاضیان پناهندگی منجمله  افغانها، و ایرانیها بسادگی جواب رد میگیرند.

در این میان مهمترین معضل افغانها عدم سند جدید رسمی وزارت خارجه  دولت هلند در مورد افغانستان است.[21] سند دولتی فعلی که درخواست پناهندگی افغانها مطابق آن ارزیابی میشود کهنه بوده و از سال 2000 میلادی یعنی 11 سال قبل است و اکثر مدارک و اطلاعات درج شده از آن از منابع پاکستانی و ارقام کهنه سازمانهای خارجی گرفته شده است. مطابق این سندِ کهنه بخشی از افغانهایی که در مقامات دولتی- حزبی رژیم حزب دموکراتیک خلق افغانستان و نظامیان گذشته بویژه در سازمان اطلاعات دولتی آن مشغول کار بودند، بطور گروهی مجرم جنگی شناخته شده و جواب منفی و یا باصطلاح 1اِف میگیرند. دولت هلند عمداً از طرح و استفاده سند تازه در مورد افغانستان جلوگیری مینماید تا با حد اکثر امکانات جلو پناهندگی افغانها را در این کشور بگیرد، در حالیکه کشورهای اروپایی دیگر منجمله همسایه های هلند چیزی بنام 1اف نداشته و مطابق شرایط جدید اسناد تحلیلی جدید را پیرامون افغانستان تهیه و اجرأ مینمایند.

به اینترتیب تلاش برای کسب پناهندگی که اکنون شانس آن در هلند بسیار کم است عمده ترین مشکل پناهجویان و منجمله افغانها و ایرانیها میباشد.

مبارزه برای دریافت پناهنگی در هلند بعضاً سالها را در بر میگیرد. در این مدت اکثراً فرزندان نوزاد، کوچک و نوجوان افغان، ایرانی و عراقی به کودکستان و مدرسه رفته، تحصیل نموده و به اطلاح غرب زده  میشوند، اما پس از چندین سال یکباره جواب منفی به همه خانواده و منجمله به جوانان عضو آن داده شده و خانواده و یا هم افراد جداگانه خانواده تهدید به اخراج به کشور شان میشوند.

پدیده رد تقاضای پناهندگی و اخراج اکنون در میان افغانهای شامل پروسه پناهندگی شدت کسب کرده و عواقب ناگواری را در میان خانواده ها و افراد جداگانه منجمله جوانان و نوجونان نابالغ مجرد ببار آورده است. آشفتگی روانی و حتی تمایل به خودکشی نتیجه نهایی یأس و نا امیدی افغانها و ایرانیهای رد پناهندگی شده میباشد.

در اینجا نمونه هایی ( البته تعداد این حوادث بیشتر اند و نگارنده فقط به همین چند نمونه یی که از طریق انترنت بدست آورده بسنده میکند تا مشت نمونه خروار باشد) تذکر داده میشود:

2 نومبر سال 1998 آقای کامران گورداوت از ایران در مرکز پناهندگی سلاخهارن دست به خودکشی زد.

نومبر سال 2001 فریده کریمی 42 ساله از ایران در مرکز پناهندگی آپیلسخا بدلیل عدم توجه بخش صحی کمپ که نتوانستند بموقع جلو سرطان او را بگیرند، درگذشت.

1 اکتوبر 2005 محمد حسن پناهجوی 30 ساله افغان که جواب منفی به پناهندگی اش دریافته و به اخراج تهدید شده بود، پس از آنکه دوستِ خانمِ هلندی و دخترش را با پرتاب از طبقه پنجم یک ساختمان رهایشی در شهر لایدسخندام کشت، خودکشی کرد.

آقای نظام عظیمی 60 ساله از افغانستان، که پس از رد تقاضای پناهندگی در سال 2008 مجبور به ترک هلند شده به افغانستان رفته بود توسط طالبان در ماه سپتمبر 2010 به قتل رسید.

6 اپریل 2011 کامبیز روستایی 36 ساله از ایران که پس از 11 سال مکرراً جواب رد پناهندگی گرفته بود، در میدان دام امستردام خودرا آتش زده وفات نمود. او قبلاً در سال 2008 مدت 9 ماه را در زندان ویژه اخراج خارجیان هلند سپری کرده بود.

در ماه می سال 2011 رسول احسانی 21 ساله از افغانستان پس از آنکه مکرراً پاسخ منفی به تقاضای پناهندگی اش دریافت کرد دست به خودکشی زده خودرا در آب غرق نمود.[22]

همین اکنون خانواده قادری در هلند که شامل پدر افغان، خانم تاجکستانی و دوفرزند شان میباشند پس از رد تقاضای پناهندگی شان به خطر اخراج به افغانستان که امن نیست، مواجه اند، در حالیکه خانواده نمیخواهد اخراج شود و اگر بازهم چنین تصمیمی عملی شود آنها تاجکستان را بر افغانستان ترجیح میدهند.اما دولت هلند به دلایل شان گوش نداده ادعا میکند که افغانستان برای همه اعضای این خانواده (تاجکی- افغانی) امن است.[23]

افغانهای مقیم هلند چه باید بکنند؟

در حل معضلات نامبرده نقش جمیعت مهاجر افغان، سازمانهای اجتماعی، اتحادیه ها، انجمنهای شان و نفش فردی هر شخص و خانواده مهم است.

در هلند مطابق احصائیه های رسمی بیش از 30 سازمان افغانی شامل بنیادها، اتحادیه ها، انجمنهای فرهنگی و قومی فعالیت دارند. از جمله اتحادیه انجمنهای پناهندگان افغان در هالند[24]  و فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در هالند [25] دو سازمان سراسری افغانها (البته با دو طرز دید مختلف و مخالف هم) میباشند. هردو اتحادیه ادعای نمایندگی همه افغانها را دارند، در صورتی که در عمل چنین نیست بویژه فدراسیون پناهندگان افغان که از افغانهای به اصطلاح نسل اول و دوم افغانها با گذشته مائویستی تشکیل شده راوبط چندانی با افغانهایی که پس از سال 1992 به هلند آمده اند ندارد. البته کار اتحادیه انجمنهای پناهندگان افغان در هلند که بیشتر از اعضای ح.د.خ.ا. گذشته تشکیل شده در بخشهای فرهنگی (مانند تجلیل منظم 8 مارچ روز بین المللی زنان حتی بسطح اروپایی، راه اندازی سمینار ها و دوره های آموزشی، و تجلیل سالانه نوروز و عیدهای اسلامی) و همچنان سازماندهی تظاهرات برای بهبود پروسه پناهندگی افغانها منجمله در برابر پارلمان هلند قابل قدر است.

در پهلوی اینها یکعده انجمنها و اتحادیه های فعال افغانها در شهر های جداگانه ( البته یکعده در همکاری با اتحادیه انجمنهای پناهندگان افغان درهالند ویا هم مستقلانه) مشغول امور فرهنگی و اجتماعی اند. اما فعالترین سازمانهای افغانها در هلند انجمنهای دانشجویی و جوانان افغان میباشند که از جمله از اتحادیه کیهان[26] بریاست فاطمه وکیل در دانشگاه لایدن، انجمن دانشجویی آریا در دانشگاه روتر دام، انجمن دانشجویی نور و بنیاد پیمان میتوان نام برد. از سازمانهای فرهنگی زنان انجمن روشن در ایالت برابانت هلند بریاست نفیسه وطنیار خیلی فعال است.[27]

از میان سازمانهای دیگر از انجمن خراسان، بنیاد احمد شاه بابا  و انجمن فرهنگی هزاره  میتوان نام برد که بر بنیاد اتنیکی ایجاد شده و هر از گاهی فعالیتها و گردهمآیی هایی را سازماندهی میکنند.

برعلاوه در میان افغانهای مقیم هلند انجمنهای صوفیانه نیز فعال اند که بدور از سیاست و خصومت با دیگران (ویا بقول حافظ شیرازی بدون رنگ تعلق)[28] نشستها و تجلیل هایی را برای بزرگداشت از شعرا و عرفای نامدار دری- فارسی چون مولا جلاالدین محمد بلخی و بیدل دایر مینمایند.

در پایان باید بنویسم که بدون ارتقای نقش فردی افغانها در حل مشکلات شان و بدون همکاری مشترک و فعالیت منظم، پیگیر و جدی انجمنها و اتحادیه های شان نمیتوان به حل اصولی و بهتر معضلات افغانها دست یازید.

به امید همکاری، همبستگی و همسویی افغانها، انجمنها و سازمانهای شان در هلند! 

وبه امید صلح در افغانستان!

 

لاهه (دِن هاگ) هلند

30 جولای 2011

 



[1] - Allochtonen

[2] - Niet Westerse allochtonen.

[3] -  CBS, Den Haag (zie www.sbs.nl, dossier allochtonen, Vliet, R. van der, Jong Ooievaar en A. Boerdam, 2010, Jaarrapport Integratie 2010.

[4] - autochtonen

[5] - Forum, instituut voor multiculturele samenleving, vraagstukken, factbook Moslims in Nederland, maart 2010. باید گفت که برعلاوه مسلمانان حدود 138 هزار نفر انتیلیان و اروبان ( از جزایر هلندی حوزه کارابین) در هلند زندگی داردند.

[6] - WWB uitkering  حقوق باصطلاح سوسیال  -

[7] - CBS en SCPB jaarrapport 2009

[8] - FORUM factsheet februari 2011, pag. 15

[9] -  Armoede in Nederland “De eigen kracht van دmoslims bij de aanpak daarvan”, onderzoek, IHSAN, Islamitisch Instituut voor Maatschappelijk Activering, Den Haag, Rotterdam februari 2011.  Pag. 11.

10- ارقام دقیق اندازه فقر در میان افغانها، عراقیها، ایرانیها هنوز بطور جداگانه از جانب مؤسسات هلندی بطور رسمی نشر نشده اند، اما از مصاحبه با بعضی صومالیا ییها  چنین بر میآیدئ که 50 درصد آنها مشکل پولی و عایداتی دارند.

11 - Armoede in Nederland “De eigen kracht van moslims bij de aanpak daarvan”, onderzoek, IHSAN, Islamitisch Instituut voor Maatschappelijk Activering, Den Haag, Rotterdam februari 2011. Pag. 11-12

 

[12] - http://www.forum.nl/Portals/Res/res-pdf/factbook-2008.pdf, Forum, instituut voor multiculturele samenleving, vraagstukken, factbook Moslims in Nederland, maart 2010, (pimitances, Terugzending Gelden naar landen van herkomst), pag. 16

[13] - Armoede in Nederland 2010, Onderzoek naar hulpverleningdoor Diaconieën, Parochiële Caritas Instellingen en Andere Kerkelijke organisaties in Nederland pag. 14

[14] - FORUM Factsheet februari 2011 )Maagdenburg van den, 2004 jaar(

[16] - FORUM Factsheet februari 2011

[17]  .همانجا -

[18] - http://tijschriftvoorpsychopatie.nl/artikel_502pdf.pdf

19-  کشت و استفادهء قات در یمن و همچنان در صومالیا، ایتوپیا و کینیا معمولیت گسترده دارد.

[20] - FORUM Factsheet februari 2011

[21]- Ambstbericht

[22]سایت مشعل، آگهی- اعلان فاتحه و راهپیمایی  ww.mashal.org/content.php.  http://www.Tekenvoorrechtvaardigheidinnederland.nl/uplods/com_1fbeleid_gedwongen_uitzettiongen_280109.pdf., www.mashal.org/cntent.php اگاهی- اعلان فاتحه و راهپیمایی

[23] - de volskrant,25-07-2011

[24] - Unie Van Afghaanse Vluchtelingenorganisaties In Nederland (UVAVIN), www.uvavin.nl.

[28]-  حافظ شیرازی میگوید:         غلام همت آنم که زیر چرخ کبود                   زآنچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است                                   


July 31st, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي